آرام بودم..ساکت بودم..شادبودم..تنهابودم...
توآمدی..شادبودی..شلوغ بودی..وسوسه بودی..
تنهابودی..کنارم ماندی..جذاب شدی..غمگین شدی..
مراخواندی..عاشق شدی..مهربان شدی..دلسوزو
پرهیجان وآرام دردلم جاگرفتی.........
غمگین شدم...حساس ومهربان..جرقه شدم..
عاشق شدم......
سنگدل شدی..بی احساس وبی تفاوت..
تورفتی..................
تنهاشدم..غمگین وافسرده..بهت زده وگیج
وباتمام وجودفریادت زدم اماباز..........
تورفتی...........
محزون شدم..دلگیر..افسرده وعصبی..
توراخواندم اماتورفته بودی......
فریادت زدم نبودی..گریه کردم..
هیچ.......متنفرشدم ازتو و از
تمام احساسی که تورامیخواند..
وتوهمچنان نبودی...........
افسرده شدم..تنهاشدم..غایب شدی
انتقام شدم............
ازذهنم رفتی..آزادشدم...ازدلم رفتی..
فریادشدم..امافریادی غمگین...........
شکست خوردی..پشیمان شدی...
برگشتی..مراخواندی..تنهابودم ..
غمگین بودم..افسرده بودم...
اما نخواندمت....برگشتی....
گیج شدم....گیج...گیج..
میخواستم بروم تونخواستی...
میخواستم بروم قلبم نخواست...
میخواستم بروم فکرم نخواست...
اماعزم گفت برو...داشتم میرفتم
که توگفتی نرو..التماس شدی..
سرتاپاخواهش...حسرت ودرد..
امامن رفتم..رفتم ولی هزاربارآرزو
کردم...که ای کاش هرگزنمی امدی
وهرگزنمی امدم.......